واقعاً اگر قرار بود یکی از دستورات دین اسلام به عنوان دستور شاخص و ویژه انتخاب شود، شاید ماه رمضان و تکلیف روزه انتخاب خیلی ها بود؛ چون انصافا همه ی سال یک طرف و ماه رمضان یک طرف؛ خدا وکیلی با آمدن ماه رمضان همه چیز تغییر می کند و حال و هوای دیگری پیدا می کند؛ جالب است که این مسئله حتی برای غیرمسلمان ها هم روشن و قابل درک است و آن قدر این داستان جدی است که اثرات آن در سایت هایی مثل یاهو و گوگل هم دیده می شود و همه، بخشی مناسب با ماه رمضان ایجاد می کنند.

درهرحال، یکی از ویژگی‌های ماه مبارک رمضان آن است که تغییرات اساسی در ظاهر و باطن و شکل و شمایل درونی و بیرونی افراد و زندگی‌شان به‌وجود می‌آورد تا جایی که دغدغه‌ها و سؤالات ذهنی و ابهامات فکری افراد هم به نوعی رمضانی می‌شود؛ از جمله سؤالات شرعی افراد، به‌خصوص نوجوانانی که تازه به سن بلوغ رسیده‌اندکه در این ماه به‌واسطه احکام ویژه‌ی روزه و روزه‌داری، درگیر برخی سؤالات جدید می‌شوند!
 

از کِی تا کِی؟

یکی از مهم‌ترین نکات ماه رمضان که در قرآن هم به آن اشاره شده، مسئله تشخیص زمان دقیق روزه است؛ یعنی محدوده‌ی زمانی که رعایت احکام و شرایط صحت روزه، مثل نخوردن و نیاشامیدن در آن لازم است؛ در ظاهر این سؤال خیلی جدی به‌نظر نمی‌رسد و ممکن است اصحاب شکم بگویند: خب معلوم است! از چایی آخر سحر تا چایی اول افطار! یا اهل دل بگویند: از پایان دعای سحر تا اول «اللهم لک صمنا»؛ اما دقیق‌تر از این تعابیر، همان «آغاز روز تا ابتدای شب» است که با اذان صبح و مغرب معین ‌‌‌می‌شود‌؛ اما مشکل اینجاست که وقت دقیق اذان باید متناسب با مکان حضور ما باشد‌‌‌.

درواقع نکته‌ی دقیق این مسئله آن است ‌که اذانی که در رادیو و تلویزیون ـ حتی از شبکه‌های استانی ـ پخش می‌شود، به افق مرکز استان است نه همه شهرستان‌های آن استان و در بیشتر موارد، به‌خصوص در استان‌هایی که از مساحت زیادی برخوردارند، اختلاف قابل توجهی بین مرکز استان و برخی شهرستان‌ها در وقت اذان وجود دارد؛ مثلاً در استان مازندران اذان به افق شهر ساری پخش می‌شود، درحالی‌که افق واقعی در شهرهای غربی استان، مانند رامسر چیزی حدود 10دقیقه دیرتر است که اگر به این نکته دقت نشود و وقت افطار با شنیدن «الله اکبر» خرما روانه دهان مبارک شود، زحمات 15 ـ 16ساعته به هدر می‌رود؛ پس اهالی شهرهایی که در نقطه‌ی شرقی‌تر از مرکز استان‌شان هستند در وقت سحر و اهالی شهرهایی که در نقطه‌ی غربی‌تر هستند، در وقت افطار باید حواس‌شان حسابی جمع باشد.
 

بیست و صفر

برای بسیاری از افراد، به‌خصوص نوجوان‌ها و جوان‌‌‌‌ها این سؤال به‌صورت جدی مطرح است که آیا در حال روزه، انجام برخی گناهان مانند نگاه به نامحرم یا غیبت‌کردن یا گوش‌دادن به برخی آهنگ‌های نامشروع باعث باطل‌شدن روزه می‌شود یا خیر؟ اگر نه، پس چرا این‌قدر در روایات گفته شده که روزه‌دار باید چشم و گوش و زبان و حتی پوست و مویش هم روزه‌دار باشد؟

در پاسخ به این سؤال باید گفت: هر عبادت از دو بخش «صحت» و «قبول» برخوردار است که احکام فقه تنها به جنبه‌ی صحت آن می‌پردازد؛ درواقع در فقه، صحیح یا باطل‌بودن یک عمل مورد بررسی قرار می‌گیرد و اگر روزه‌دار شرایط صحت روزه را رعایت کند، روزه‌اش صحیح است و نیاز به قضا و تکرار ندارد؛ اما این غیر از قبول‌شدن عمل در پیشگاه خداوند است؛ چون قبولی، شرایط بیش‌تر و دقیق‌تری می‌خواهد.

مثلاً در روایات آمده: اگر انسان غیبت کند تا چهل روز نمازهایش مورد قبول خداوند قرار نمی‌گیرد؛ ولی به معنای این نیست که اگر خدای نکرده غیبت کردیم تا چهل روز بی‌خیال نمازخواندن شویم، بلکه باید تلاش کنیم علاوه بر انجام تکلیف نماز، با توبه و استغفار و حلالیت‌گرفتن از فرد غیبت‌شده، امکان قبولی نمازهای‌مان را هم فراهم‌ آوریم .

ذکر این نکته هم خالی از لطف نیست که نمره‌ی صحت عبادات برعکس نمره‌ی قبولی عبادات، معمولاً یا بیست است یا صفر؛ یعنی یک روزه اگر دارای همه‌ی شرایط صحت باشد، نمره‌اش 20 است؛ ولی اگر یک اشکال در آن باشد، نمره‌اش صفر است نه 19! درحالی‌که نمره‌ی قبولی از صفر تا بیست متغیر است؛ یعنی با تفاوت میزان تقوا و خلوص نیت و رعایت نکات اخلاقی و... نمره‌ی قبولی روزه انسان هم مختلف خواهد بود؛ بعضی‌ها نمره‌ی 20 می‌گیرند، برخی 18 و برخی هم 12/5!

نویسنده: روح الله حبیبیان
تصویرساز: نگین حسین زاده